گر پدر رفت تفنگ پدری هست هنوز | نگذارید سلاح من بر زمین نماند
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید ابراهیم رجبی بیست و ششم بهمن 1316 در روستای ورین از توابع شهرستان محلات به دنیا آمد. پدرش احمد (فوت 1323 ) ، کشاورزی می کرد و مادرش کوکب (فوت 1317 ) نام داشت. خواندن و نوشتن نمی دانست. بنا بود. سال 1341 ازدواج کرد و صاحب سه پسر و سه دختر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و سوم بهمن 1364، در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در زادگاهش واقع است.
متن وصیت نامه:
بسمه تعالی
الَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِاَمْوَالِهِمْ وَاَنْفُسِهِمْ اَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَاُولَئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ
با درود به پیشگاه ولیعصر(عج) و نائب بر حقش امام خمینی و با سلام بر تمامی شهدای عزیز اسلام و با سلام بر امت حزب الله وصیتنامه خود را بدین شرح آغاز میکنم.
اینجانب ابراهیم رجبی به قصد پاسداری از حریم مقدس اسلام عزیز و حمایت از امام بزرگوار و رهبر عظیمالشان عازم جبهه میگردیم. آمدم تا با سلاحی که بر دوش دارم با تمامی ظلم و ستم و فساد مبارزه کنم و کافران متجاوز و از خدا بیخبر را نابود کنم. من با پیروی از فرمان امام امت مبنی بر دفاع از اسلام عزیز و جمهوری اسلامی راهی این وادی شدهام. چه سالهای زیادی که در مصیبت حسین بن علی(ع) شرکت جستیم و بر مصیبت بزرگ وارده بر آن حضرت و اهل بیت(ع) گریستیم. با خود گفتیم ای کاش ما نیز در کربلای حسین(ع) میبودیم و او را یاری مینمودیم چه بسیار آرزو میکردیم که ای کاش ما میبودیم و در رکاب آن حضرت برای دفاع از حریم اسلام جهاد میکردیم و اکنون اگر به دقت نظر کنیم مییابیم که اینجا نیز کربلاست و این خط امام نیز خط همان سرور شهیدان حسین بن علی(ع) است و صدام و همه جنایتکاران ابرقدرت و همه حاکمان جور مانند یزدیدند.
بنابراین اگر بنشینیم و سکوت نماییم و حرکت نکنیم و به فریاد بلند امام و نمایندگان آن حضرت لبیک نگوییم! از کاروان حسین(ع) به دور ماندهایم و سکوت ما تاییدی بر جنایت یزید و صدام و همه حاکمان است. من بنده محتاج خدا اکنون راهی صحنههای جنگ شدم. تا با فریادی بند بگویم من حسین(ع) را واقعاً دوست میدارم و سخن فرزندش را نیز به جان میخرم و آمدم تا به همه بفهمانم که با یزید مخالفم و شدیداً با دشمنان حسین(ع) و دین و آئین حسین(ع) در جنگیم. خدایا تو خود این عمل بس اندک را از من قبول بفرما.
اینجا چند وصیت دارم که باید به عرض برسانم.
فرزندان خوبم وصیتم به یکایک شما این است که همیشه در اجرای احکام مقدس اسلام کوشش زیاد داشته باشید. مبادا از شما خلافی و عملی صادر شود که رضای خدا و پیامبرش در آن نیست، همیشه در پی آن باشید که حق را دریابید و او را به هر صورتی که میتوانید یاری کنید. فرمان امام کبیر را همهگاه اطاعت کنید که سخن او همان سخن پیامبر اسلام(ص) و خداوند است.
دل به دنیا و زینتهای دنیایی نفروشید و خود را به حیات چند روزه مغرور نکنید. بکوشید تا راهی را که پدرتان در آن قدم نهاد که همان راه حسین(ع) است، طی کنید و خود را مهیا سازید تا سلاح بر خاک افتاده پدر را بر دوش بکشید که سعادت و رستگاری در این است و بس بردبار و صبور باشید و هرگاه خواستید اشک بریزید بر مصیبت حسین(ع) اشک بریزید و هیچگاه با حرکات خود دل دشمن و از خدا بیخبران را شاد نکنید که خدای نا کرده در این صورت موجب خشم و غضب الهی نگردید. من برای همه شما و همه خانوادههای شهید داده و غیره صبر و اجر بسیار مسئلت میدارم.
از کلیه اقوام و همه برادران و خواهران عزیز حلالیت میطلبم. از همه شما بخشش و دعای خیر طلب میکنم. سلامت و پیروز بوده باشید. امت حزبالله همیشه مطیع حضرت امام خمینی بوده باشید و در اطاعت از او و اوامر آن حضرت کوتاهی نکنید. به یاری رزمندگان سلحشور اسلام بشتابید و آنها را در میدان مبارزه تنها نگذارید. قدر امام جمعه محترم جناب حجه الاسلام مقدسی را بدانید و همیشه در صدد باشید تا از وجود با برکت آن انسان مقدس بهرهمند گردید. به جماعت ایشان را همراهی کنید که او برای ما غنیمتی است.
در ضمن اگر شهادت نصیبم شد در کنار شهدای ورین به خاک بسپارید.
والسلام، ابراهیم رجبی. در تاریخ 64/11/18.
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی